من ازچشمانِ توبیرون افتاده است

سمتِ خودم برمی گردم

خودم درونِ آینه اش

تعداد من ها را می شمارد.

تو ازچشمانِ من بیرون افتاده است

سمتِ خودت برمی گردی

خودت بیرون ازآینه

کنارمن ها ایستاده ای

و آینه

درمن وتو تَرَک برداشته است.

من ازآینه بیرون افتاده

می رَوَد دنبالِ چشمانِ خودش

توازچشمانِ خودش بیرون افتاده

می رود درونِ آینه ای

که در دستِ من شکسته است

من

چشمانِ تو را می کش اد ب دنبالِ خودش

و تو

می رَوَد دنبالِ مردی که

روزی

ازآینه

بیرون افتاد.

 

این شعر را برای سنگ نوشته ام:

روزی

ازچشم من افتاد

پیشِ پایِ عابری

که دنبالِ آینه ی خودش می گشت.

تیر/98

خیری


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آپشن خودرو | دنیای آپشن پیکاسو گرافیک انواع مدل هاي لباس Kim Kala Troy دیاموند_بازرگانی diamond bazargani Tasha